استفاده از ابزارهای هوش تجاری در صنعت بازاریابی

ابزارهای هوش تجاری حجم زیادی از اطلاعات را بررسی و تحلیل می کنند و خروجی آنها می توان یک مسیر راه و یا یک الگو در جهت انتخاب روند بازاریابی باشد. تیم های بازاریابی می توانند بر روی این اطلاعات سرمایه گذاری کنند، به برنامه ریزی کمپین بپردازند و برداشت مناسب تری از هر تحلیل داشته باشند.

داشبوردها و نمایش های تصویری :
همانند یک داشبورد خودرو که اقدام به نمایش اطلاعات مفید و سودمند مورد نیاز راننده، جهت یک رانندگی مطمئن و ایمن می نماید، داشبوردهای هوش تجاری نیز اطلاعات مفیدی از شرکت و مشتریان را در اختیار بازاریابان قرار می دهد. بیشترین سودی که این داشبوردها برای افراد فعال در حوزه بازاریابی به همراه دارد، ساده سازی فهم اطلاعات، تحلیل ها و همچنین کاهش بسیاری از داده های ناخواسته و غیر ضروری در هنگام نمایش تحلیل ها می باشد؛ همچنین امکان اشتراک گذاری و تبدیل اطلاعات به نمودارها نیز از دیگر مزایای این خواهد بود.
یکی از بزرگترین مزیت های این داشبوردها برای بازاریاب، امکان بررسی و مقایسه شاخص های مختلف در یک صفحه و کنار هم می باشد. استفاده از یک داشبورد در محیط وب جهت تحلیل داده ها می تواند کار تحلیل را بسیار ساده و جذاب نماید، به طوری که فرد بازاریاب با چند کلیک ساده و انجام عمل Drag & Drop می تواند اطلاعات مورد نظر خود را پیدا کند. با استفاده از این داشبوردها، بازاریاب می تواند به بررسی میزان رضایت مشتریان از محصول خود در شبکه های اجتماعی نیز بپردازد و در نهایت به بررسی کانال های فروش و شناخت نقاط ضعف و قدرت محصول یا خدمت خود بپردازد.
در مجموع می توان یاد آور شد که داشبوردهای مدیریتی می توانند ابزاری باشند برای درک بهتر و ساده از هر آنچه که در فرآیند فروش لازم است بدانیم.


پیش بینی و توصیف تحلیل ها:
پیش بینی تجزیه تحلیل ها می تواند نشان دهنده روند تغییرات در آینده را نشان دهد. یک بازاریاب همیشه به دنبال تحلیل هایی است که به وسیله آن بتواند بازار آینده را پیش بینی و راهکاری جهت ارائه نیز داشته باشد. اطلاعاتی که یک بازاریاب از مشتری و یا یک مجموعه مشتری به دست می آورد می تواند آشنا کننده وی با نحوه رفتار و نگرش مشتری خود باشد و اگر این بازاریاب شخصی، با دانش کافی باشد می تواند با استفاده از تحلیل های بدست آمده، بهترین تعامل را با مشتری خود داشته باشد و حداکثر سود را از وی کسب نماید و مطلع شود که وی به چه محصولی احتیاج دارد تا در زمان مناسب، بهترین محصول را برای وی آماده کند.
لازم به ذکر است استفاده از این ابزار موجب می شود تا یک بازاریاب ساده تبدیل به یک بازاریاب فعال و موفق در زمینه کاری خود شود (به شرط داشتن دانش و تجربه کافی).
یکی از نمونه هایی که با استفاده از این تحلیل ها بیشترین سود ممکن را کسب نموده است، سایت آمازون می باشد. این سایت با بررسی مشاهدات بازدید کننده و تحلیل جستجوهای انجام شده توسط وی، اقدام به شناسایی علایق و نیازهای وی کرده و در نهایت مناسب ترین محصول را به وی معرفی می نماید. یکی دیگر از قابلیت های این سایت ارائه پیشنهادات در زمان عرضه محصول جدید در سایت می باشد که این امر نیز با توجه به بررسی علایق فرد انتخاب و به وی اطلاع رسانی می گردد.

استفاده از فناوری در بخش بازاریابی:
ابزار هوش کسب و کار می تواند به میزان قابل توجهی به امر بازاریابی کمک کنند. مشتری پس از بررسی های لازم در کانالهای مختلفی که در آنها اقدام به معرفی محصول و یا خدمتی خاص شده است، تصمیم به خرید یا عدم خرید خواهد گرفت. حال در نظر داشته باشید که اگر یک سیستم تحلیلی مناسب بر روی منابع مختلف اطلاع رسانی قرار داشته باشد و بازاریاب بتواند نقطه نظرات کاربران مختلف و مشتریان قبلی را تحلیل کند و در جهت رفع نواقص و یا تقویت نقاط قوت قدمی بر دارد می تواند مشتریان بیشتری را به باشگاه مشتریان خود اضافه کند و با خط ارتباطی که با مشتریان قبلی خود برقرار می کند نوعی تبلیغ مثبت را نیز برای محصول یا خدمت خود ارائه نماید.
یکی دیگر از کاربردهای مناسب و قابل ذکر تکنولوژی در صنعت بازاریابی، بحث اطلاع رسانی می باشد. فرض کنید که عضو یکی از شبکه های اجتماعی هستید و در خیابان در حال قدم زدن می باشید و گوشی تلفن همراه شما نیز دارای ارتباط اینترنت می باشد. به محض اینکه به نزدیکی یک مرکز خرید می رسید یک پیام مبنی بر شروع فروش ویژه و یا ارائه یک تخفیف برای شما ارسال می شود. اطلاعات مربوط به مکان شما توسط اطلاعات حرکتی که توسط سیستم های مختلف مخابراتی تهیه می شود تحلیل شده و یک تبلیغ مفید را برای شما به همراه خواهد داشت.

شاخص های بازاریابی:
بازاریاب زمانی موفق خواهد بود که بر اساس یک سری شاخص های مناسب مسیر حرکتی خود را تعیین کرده و بر اساس نتایج این شاخص ها اقدام به تصمیم گیری نماید. توجه داشته باشید که بازاریابی موفق، از تحلیل نتایج بدست آمده از شاخص ها منجر خواهد شد و اگر این شاخص ها به طور صحیح انتخاب نشوند و یا تحلیل مناسب بر روی نتایج صورت نپذیرد و یا حتی اگر امکان نمایش تحلیل ها و نتایج وجود نداشته باشد، بازاریابی از مسیر مورد نظر خارج شده و در نهایت باعث ایجاد سربار هزینه برای سازمان خواهد شد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *